سفارش تبلیغ
صبا ویژن



پیامک ناشناس (5/2) - آسمان سرخ






درباره آسمان سرخ
پیامک ناشناس (5/2) - آسمان سرخ
محمدمعین صادقی راد
ظلمت شب زمین را دربر گرفته ؛ برای رسیدن به سپیدی صبح ، آسمان دلت را سرخ کن ... *** آسمان سرخ وب نوشته های محمد معین صادقی راد ***

روزگار می رود و حرف ها می ماند!
عکس شهدا دیدن وعکس شهدا رفتارکردن
کتاب ! جویباری دائمی و در جریان
شهید سید هبت الله فرج الهی
4 خرداد، روز مقاومت دزفول
362روز در سفر (اعتکاف)
شر و ور های قشنگ
اصول خاطره نویسی
کربلا نوشت
یک عکس و چند کلمه
پیامک های انتظار
پیامک های ناشناس
مستند
برای رفقا !


آمار بازدید
بازدید کل :331850
بازدید امروز : 63
 RSS 

   

اشاره : تصور کنید وجدان (نفس لوامه) ونفس اماره از طریق  SMS با شما در ارتباط باشند و توصیه ها و وسوسه ها را به صورت پیامک برای گوشی شما ارسال کنند .
توضیحات : دینگ دانگ صدای رسیدن پیامک هست . دیلی لی لی صدای زنگ موبایل .


در خونه رو می بندم ، می خوام برم از سوپر مارکت دور میدون باطری بخرم .
دینگ دانگ
اِ وجدانم واسم اس ام اس فرستاده .نگاه کنم ببینم چی گفته ؟!
پیامک وجدان: بسم الله یادت رفت .
آخ راست میگه ؛ بسم الله الرحمن الرحیم
همین جور دارم میرم ، سمت راست خیابون آفتاب هست ، از سمت چپ برم که سایه باشه. خیابون تقریبا خلوته ، تک و توک ماشین میره . هی ! چیکار میکنی ؟ نگاه نکن.
اه ! یه دختر جلف داره از دور میاد جلو.... اوه ....اوه ...چه وضعی هم داره . راه رفتنشو باش !
دینگ دانگ
پیامک وجدان : هی ! چیکار میکنی ؟ نگاه نکن. 
دختره همین جور داره میاد جلو تر .
دینگ دانگ
پیامک نفس : به به ! چه دختری ؟ من که دهنم آب افتاد .
دینگ دانگ
پیامک وجدان : بهش محل نگذاری ها!!! نگاه نکنی .
پیامک من به وجدان : نمیذاره که نگاه نکنم . به خدا بگو کمکم کنه . نمی تونم . خیلی خوشکله!
دینگ دانگ به به ! چه دختری ؟ من که دهنم آب افتاد .
پیامک نفس : چته بابا هول کردی ؟ آروم تر راه برو که بتونی بیشتر ببینیش !
قدم هام رو آروم تر میکنم . دارم چشم هام رو میبرم بالا که نگاهش کنم . فقط چند لحظه .
سلام !
کی بود ؟ سرم رو برمی گردونم طرف صدا . این که علی خودمونه ! با دوچرخه هست .
- هی علی صبر کن ببینم .
میزنه کنار. خودم رو میرسونم اون طرف خیابون .
- چه طوری علی ؟
- خوبم ! چه خبر؟ نیستت گرون شدی ها !
- نه بابا گفتن قراره قیمت ها بیاد پایین
- خدا از دهنت بشنوه ، ایشاالله رفاقت هم ارزون تر بشه . لا اقل یه سری بهمون بزن . حالا کجا میرفتی؟
- هیچی بابا میخواستم برم باطری بخرم واسه اسباب بازی خواهر کوچولوم .
- خب مزاحمت نشم ، حتما منتظرته .... برو به سلامت .
- خداحافظ 
علی سوار دوچرخش شد و رفت . دوباره چشمم افتاده به دختره الآن دیگه خیلی نزدیک شده. دختره اون طرف خیابون هست و من این طرف .فقط سه-چهار متر باهاش فاصله دارم .
دینگ دانگ
پیامک نفس : زود باش الآن از دستت میره .
پیامک من به نفس : خفه شو کثافت .
دختره توی دیدم هست ، حرکات راه رفتنش دلم رو می لرزونه . قلبم داره تند تند میزنه .میخوام نگاه نکنم ، اما نمیتونم.
دینگ دانگ
پیامک نفس : چرا معطلی!؟
نمیدونم چرا آفتاب گرم تر از همیشه می تابه ! عرق کردم . خدا !!! پس کجایی ؟ دستمو بگیر .
دینگ دانگ
پیامک وجدان : من بهت گفته باشم ، نگاه کردی پشیمون میشی !
دینگ دانگ
پیامک نفس : پشیمونی چیه بابا ؟ فقط دو-سه ثانیه که به جایی بر نمی خوره!
پلک هام رو یواش یواش می برم بالا .
دیلی لی لی دیلی لی لی ...
این دیگه کیه !؟
دیلی لی لی دیلی لی لی ...
بذار ببینم ؛ مامانمه ! یعنی چی کار داره ؟
- الو سلام مامان
- سلام عزیزم
- بفرما
- پسرم از سر راه چند تا نون گرم بگیر با خودت بیار ، ظهر مهمون داریم .
- چشم مامان ، کیه ؟
- دایی اینا خدا حافظ .
بوق بوق بوق ...
هوووووووف
دیگه دختره گذشت . بگم خدا چیکارش کنه با اون وضعش !
دینگ دانگ
پیامک وجدان : باز که یادت رفت !!!
چی رو ؟ آهان !
خدا جون شکرت ، دمت گرم . خیلی نووووکریم .
پیامک من به وجدان : از تو هم ممنونم.
دینگ دانگ
پیامک وجدان : منم هدیه ای از طرف خدا هستم .
پیامک من به خدا : خدا جون خیلی دوستت دارم .    

 

 

مطالب مرتبط (!)
پیامک ناشناس (1)
پیامک ناشناس (5/1)
پیامک ناشناس (2)
پیامک ناشناس (5/2)

 



نویسنده » محمدمعین صادقی راد » ساعت 7:39 عصر روز سه شنبه 89 خرداد 11

هر مطلبی که منبع ندارد،زاییده ی مخیله ام است!
در استفاده از مطالب درج لینک فراموش نشود.

بازسازی قالب: آسمان سرخ